خلاصه کتاب استاندارد بیت کوین اثر سیفالدین آموس
آینده، بسیار زودتر از آنچه که فکرش را میکنیم از راه میرسد. حتی گاهی دوشادوش ما میایستد و به تحولی که به وجود میآورد، نگاه میکند. «بیت کوین»، «فناوری بلاک چین» و در کل، ارزهای دیجیتال، مسافرانی از آینده هستند که تحولی بسیار بزرگ را نوید میدهند. در این قسمت از سافتی من، کتاب «استاندارد بیت کوین» نوشته «سیفالدین آموس» را ورق میزنیم و پای صحبتهای این اقتصاددان آیندهنگر مینشینیم.
اگر در مورد سرنوشت بیت کوین یا چگونگی عملکردش کنجکاو هستید، تا پایان این ماجرا ما را همراهی کنید.
سرفصلهای این مقاله
بیت کوین، ارزی که به دنبال یک تحول بود
«ساتوشی ناکاموتو»، همه چیز از ایمیل این فرد ناشناس آغاز شد. او ارزی را اختراع کرده بود که آزادی را با صدای بلند فریاد میکشید. ناکاموتو، جرقهای بزرگ را در ذهنهای خاکخورده به وجود آورد که در زمانی کوتاه به نوری گرمیبخش در میان تاریکی محدودیت و تعصب دولتهای زورگو تبدیل شد. کمکم ارزش این رمز ارزی به رسمیت شناخته شد و سرمایه گذاران به آن روی خوش نشان دادند.
این ارز به تنهایی یک بانک تمام عیار برای کاربران به شمار میرود؛ نقل و انتقال آن به حضور فرد سوم نیازی ندارد و با سرعت برقآسایی در میان افراد جابهجا میشود. با وجود این ویژگیهای عالی، ارزهای دیجیتال تا تبدیل شدن به یک پول واقعی که مردم تمام جهان توانایی استفاده آسان و بسیار امن از آنها را داشته باشند، فاصله زیادی دارند.
واقعی ساختن این رویا به تغییر زیرساختها، دست شستن از تعصبها، سرمایه گذاریهای بسیار گستردهتر و حمایت کشورها نیازمند است. با این وجود، چیزی که در ادامه این گفتار با آن روبهرو میشوید، نگاهی خالی از تعصب به واقعیتهای استاندارد بیت کوین و پتانسیلهای آن برای خدمت به بشریت است.
چرا پول به وجود آمد؟
اگر بخواهیم نگاهی درست و حسابی به ماجرای بیت کوین بیندازیم و ارزش واقعی آن را به شما نشان دهیم، چارهای نداریم جز اینکه به سرآغاز ماجرای پول برویم و علت نیاز بشریت به آن را موشکافی کنیم.
در آغاز، مردم اصلا به پول، نیازی نداشتند. چون اقتصاد به شکلی بسیار ساده و کارآمد در جریان بود. مردم برای برطرف کردن نیازهای خود از مبادله کالا به کالا استفاده میکردند. این روش تا زمانی که هر کس فقط در محدودهای کوچک با آرزوهای کوچکتر زندگی میکرد و فقط برای زنده ماندن دست به فعالیت میزد جواب میداد. اما کمکم وقتی جامعه، شکل و شمایل بزرگتری به خود گرفت و نیازهای مردم از حد و اندازه زنده ماندن به بهتر زندگی کردن صعود کرد، مبادله کالا به کالا کاربرد گسترده خود را از دست داد.
از طرفی، مشکلات زیادی هم در این روش معامله به وجود آمدند که کار را برای مردم سختتر کردند. به همین دلیل، پول متولد شد. نکته جالب اینجا است که در ابتدا، پول به خودی خود چیز ارزشمندی نبود و از آن به عنوان یک ابزار استفاده میکردند. این بدان معنی است که کسی به فکر خرید پول نمیافتاد بلکه از پول برای خرید چیزهایی که میخواستند استفاده میکردند. وقتی پول توانست به عنوان ابزاری مورد اعتماد، مشکلات خرید و فروش را حل کند، در نظر مردم به گزینهای جذاب تبدیل شد.
این ابزار چند ویژگی جالب دارد که آن را به گزینهای جذاب برای مردم تبدیل کرد. میتوانید با نگاه به این ویژگیها شباهتهای استاندارد بیت کوین و پول سنتی را با هم مقایسه کنید. البته اگر تفاوتی وجود داشته باشد! مثلا:
پول، هرگز فاسد نمیشود
مهم نیست چند سال آن را نگه میدارید، پول نمیگندد، بو نمیگیرد و ناپدید نمیشود. به همین دلیل، میتواند ارزشی که نماینده آن است را حفظ کند.
در گذشته، پول، ارزش خود را حفظ میکرد. بخش بزرگی از این ماجرا به دلیل تولید محدود آن بود؛ مثلا همیشه به اندازه اسکناسهایی که میان مردم دست به دست میشد، مقدار دقیقی طلا وجود داشت. بنابراین، نمیشد بیدلیل موجودی اسکناسها را افزایش داد. در حقیقت، کمیابی باعث ارزشمندی و اعتبار پول به عنوان یک ابزار میشد.
نیازی به اجازه، اجبار و حتی دستکاری دولتها ندارد
افراد مختلف در انتخاب آن آزادی دارند. چون به دست خودشان و بر اساس نیازهای بازار به وجود آمده است. ارزش آن هم بر اساس شرایطی که در بازار حاکم میشود بالا یا پایین میرود. با این حساب، دولتها نمیتوانند ارزشی به آن بدهند یا از آن کم کنند. اما میتوانند روی جریان و توزیع این ابزار، دخالت داشته باشند که البته در صورت دستکاری گسترده، این امکان وجود دارد که ابزار فعلی کنار گذاشته شود و مردم رو به سوی ابزارهای واسطه دیگری بیاورند که از دسترس دولتها خارج هستند.
تمام افراد جامعه، آن را میپذیرند
کمی قبل با هم گفتیم که پول، یک ابزار است. این ابزار، زمانی میتواند نماینده یک ارزش باشد که توسط تمام مردم پذیرفته شده باشد. در غیر این صورت، کارایی خود را از دست میدهد و از چرخه معاملات، خارج میشود. پولهایی که رایج باشند به راحتی فروخته میشوند. به همین دلیل، حتی بدون ارزش ذاتی، باز هم ارزشمند هستند.
از آن به عنوان یک معیار استفاده میشود
اگر ابزاری وجود داشته باشد که در طول زمان از بین نرود، به اندازه کافی کمیاب باشد، دولتها نتوانند ارزش آن را دستکاری کنند و نزد همه مردم مورد قبول قرار گرفته باشد، به بهترین گزینه برای اندازهگیری ارزش سایر چیزها تبدیل میشود. در آن هنگام میتوان ارزش واقعی یک مرغ را از ارزش واقعی یک مرغداری تمیز داد.
پول، فقط یک ابزار است، این را فراموش نکنید
پول در طول تاریخ تغییر کرده است، در آینده هم تغییر میکند. این تصور که فکر کنیم پول از ابتدا به شکل و ارزش ثابتی وجود داشته و در آینده هم همینطور باقی میماند، خیالی کودکانه است که در دنیای بزرگترها با آن سیستم اقتصادی پیچیدهشان جایی ندارد.
در واقع، مردم برای عوض کردن ابزار معامله خود منتظر دستور یا نظر کسی نمیمانند. هرگاه شرایط، اوضاع را دگرگون کند، خیلی سریع، ابزارهایی که اکنون نقش پول را بر عهده دارند، جای خود را به شکلی تازه یا تعریفی نو از پول میدهند. همانطور که زمانی از نمک، سنگ، طلا یا نقره به عنوان پول استفاده میشد و بعدها جایش را به اسکناسهایی با پشتوانه طلا داد، سپس پوچ شد و به اسکناسهای امروزی تبدیل گشت و اکنون در حال تغییر کردن از نسخه فیزیکی به نوع دیجیتالی خود است.
آنچه که هرگز تغییر نمیکند، نیاز انسان به ابزاری به نام پول است که به واسطه آن بتواند ارزشها را بخرد، بفروشد و ذخیره کند. به همین دلیل است که تعریف استاندارد بیت کوین، کاری ضروری است. چون از پول رایج آینده سخن میگوید.
داستان پولی چند صد ساله که به دست یک نفر نابود شد!
ماجرایی واقعی در مورد نوعی سنگ وجود دارد که تا قرن ۱۹ میلادی و برای بیش از هزار سال به عنوان پول مورد استفاده قرار میگرفت. دانستن این ماجرا به شما نشان میدهد که چرا استخراج سخت بیت کوین و هزینهبر بودن آن در نهایت به ارزشمندی آن کمک میکند. اما ماجرا از چه قرار بود؟
دو جزیره در فاصله تقریبا دوری از یکدیگر قرار داشتند. یکی از این جزیرهها، سنگهای آهکی بسیار زیبایی داشت و در دیگری خبری از این سنگها نبود. کمکم مردم جزیره دوم که سنگهای آهکی نداشتند از آن سنگها به عنوان پول استفاده کردند.
این پول، کمیاب بود، فاسد نمیشد و همه آن را به عنوان یک ابزار واسطه، پذیرفته بودند. گذشته از این، بزرگ بودن این سنگها باعث میشد تا کسی نتواند با کمک یک قایق و کلنگ، مقدار زیادی از آنها را به جزیره خودش بیاورد و ثروتمند شود.
گذشته از این، سنگها به هنگام خرج کردن جابهجا نمیشدند. این جالبترین بخش ماجرا است. چون شیوه خرج کردن این پول سنگی بسیار به استاندارد بیت کوین شباهت دارد. این پول وقتی مالک جدیدی پیدا میکرد که همه اهالی آن جزیره، مالکیت جدید را پذیرفته باشند. به این ترتیب، هیچ دغلکاری یا کلاهبرداری صورت نمیگرفت.
ورود غریبه به ماجرا
همهچیز عالی بود تا آنکه پای یک غریبه به آن جزیره باز شد. کشتی این غریبه در نزدیکی جزیره غرق شده بود و مردم او را نجات دادند. اما هرگز تصورش را نمیکردند که با نجات او خودشان را به چه دردسری میاندازند! در طول زمانی که آقای کاپیتان در جزیره زندگی میکرد با سازوکار مالی و تراکنشهای جالب آنها آشنا شد. از طرفی، مردم جزیره چیزی داشتند که در آن هنگام نوعی ثروت به حساب میآمد.
جزیره آنها از درختهای نارگیل پوشیده شده بود و آقای کاپیتان به خوبی میدانست که روغن این نارگیلها چه ارزشی را در خود نهفتهاند. او سعی کرد از مردم جزیره به عنوان کارگر استفاده کند تا نارگیلها را برداشت کرده و آنها را به تاجرها بفروشد. اما مردم جزیره، حاضر نشدند که در عوض گرفتن پولهای عجیب آن غریبه برایش کار کنند. به همین دلیل، او با مواد منفجره به جزیرهای که پر از سنگهای آهنگی بود رفت و پولی که مردم قبول داشتند را به جزیره آورد.
با وجود آنکه ابتدا مردم جزیره، این پولهای باد آورده را بیارزش تلقی میکردند اما کمکم نظرشان عوض شد و این پولها را قبول کردند. با این کار، پول نزد آنها بسیار فراوان شد اما ارزش خود را از دست داد. اگر روند استخراج ارزهای دیجیتال ارزان و راحت شود، آنها هم به سرنوشت این پولهای سنگی گرفتار میشوند. به همین دلیل نباید به استاندارد بیت کوین خرده گرفت و کمیابی آن را یک نقطه ضعف به حساب آورد.
پول های با پشتوانه، کلیدی برای حفظ آرامش جهان
گاهی میشنویم که میگویند پولهای کنونی هیچ پشتوانهای ندارند، خزانهها خالی از هر نوع پشتوانه هستند و دولتها ماشینهای چاپ پول را لحظهای از برق نمیکشند. در حقیقت، اگر چنین چیزی واقعیت داشت پولهایی که اکنون در دست مردم هستند خیلی وقت پیش از بین میرفتند. دولتها هنوز هم به پشتوانههای پول مانند طلا وابسته هستند.
اگر هم دولتها زمانی از دستگاههای چاپ پول برای تولید پولهای بدون پشتوانه استفاده میکنند تنها به این دلیل است که پولهای با پشتوانه در بازار جریان دارند. پول پوچ، سرنوشتی همانند سنگهای آهکی همان جزیرهای را دارد که داستانش را با هم مرور کردیم. دولتها تمام تلاش خود را میکنند تا به چنین سرنوشتی دچار نشوند.
پولهای با پشتوانه، اجازه نمیدهند که دولتها دست به ماجراجویی بزنند و هوس جنگ یا کشورگشایی به سرشان بزند. اگر هم چنین جنگهایی صورت بگیرد به دلیل محدود بودن منابع مالی کشورها خیلی زود به صلح ختم میشوند.
با این وجود، مقدار پول با پشتوانه بسیار کمتر از چیزی است که باید باشد. به همین دلیل، دولتها با هم وارد جنگ میشوند و با چاپ پول بدون پشتوانه و ایجاد تورم تا هر زمانی که ثروت در جیب مردمشان باشد به رفتارهای بچگانه خود ادامه میدهند. دست آخر هم دود این ماجرا به چشم مردم فرو میرود. به همین دلیل است که میگویند در جنگ هیچ برندهای وجود ندارد و هر دو طرف از زمانی که تصمیم به نبرد میگیرند بازی را باختهاند.
این مورد، یکی دیگر از دلیلهای بسیار قدرتمند برای ایجاد استاندارد بیت کوین است. وقتی پولی وجود داشته باشد که دولتها نتوانند با آن بازی کنند، نه تنها جهان روی صلح پایدار را خواهید دید بلکه مردم هم میتوانند از ثروت خود برای خودشان و آیندهای که به انتظارش نشستهاند استفاده کنند.
قیمت، کوه یخی که فقط نوک آن هویدا است
قیمت، چیزی فراتر از حجم ارزشمندی یک کالا یا خدمت است. کسانی که بر چموخم قیمتها تسلط دارند، به دانشی مسلط هستند که میتواند اطلاعات فراوانی را در اختیارشان قرار دهد. هر چقدر که یک بازار، بزرگتر باشد تصمیم خریدارها و فروشندههای بزرگتر میتواند شکل قیمتها در این بازارها را تغییر دهد. وجود اختلاف قیمت بین توانایی تولید و فروش یک محصول، گزینهای تشویقکننده است که تولیدکنندگان را به سمت تولید آن محصول و ایجاد بازاری جدید سوق میدهد.
وقتی دولتها بدون داشتن تسلط بر این بازار و تنها با تکیه بر اطلاعات ناقصی که دارند کنترل قیمتها را در دست میگیرند و آن را به نفع خودشان دستکاری میکنند، تمام ماجرای پیچیده بازار و تاثیر قیمتهای واقعی را بر هم میزنند.
از طرف دیگر، قیمتها حق انتخاب عاقلانه را در اختیار مردم قرار میدهند و با این کار، بازارها را جهتدهی میکنند. تصور کنید اگر قیمت خرید یک خودروی لوکس به اندازه پراید بود مردم کدامیک را انتخاب میکردند؟
بدون شک، همه دوست داشتند که صاحب آن خودروی لوکس شوند و خودشان را از دردسرهای سرسامآور این خودروی داخلی بیکیفیت نجات دهند؛ اما چنین اتفاقی نمیافتد. چون قیمتها مرزی مشخص میان این دو خودرو ایجاد میکنند. گذشته از این، صنعتی که خودروی داخلی را تولید میکند از بیخ و بُن دولتی است. به همین دلیل، حتی در مورد قیمت پراید هم نمیتواند نظر روشنی داد.
چون پُر واضح است که بدون نگاه به ارزش واقعی آن و باز هم توسط دولت، قیمتگذاری میشود. در این مثال، به روشنی میبینیم که قیمت، دیگر کارکردی ندارد و تنها یک بازیچه است.
گذشته از این، دستکاری قیمتها، اصل کمیابی را زیر سوال میبرد و اقتصاد را فلج میکند. چون روی نیاز واقعی یک سرزمین، سرپوش میگذارد و منابع را برای تولید چیزی که حجم واقعی موجودی آن مشخص نیست به هدر میدهد.
این ماجرا هم به نوبه خود باعث مازاد تولید، افزایش بیکاری و عرضه خواهد شد. البته چون قیمتها باز هم دستکاری میشوند گاهی شاهد افزایش عرضه و قیمت به طور همزمان خواهیم بود. گویی اقتصاد، به یک اسباببازی در دستان قدرتمندان قانونگذار تبدیل شده است. استاندارد بیت کوین با کوتاه کردن دست قدرتمندان از پول رایج، آزادی واقعی را به قیمتها و بازار، باز میگرداند.
سه گانه دولت، مدیریت پول و فاجعه!
انسانهای امروزی با دروغی بزرگ زندگی میکنند. به آنها قبولانده شده است که کنترل پول و قیمت باید در دست دولتها باشد و اصلا این ماجرا یکی از مسئولیتهای آنها است. این ماجرا از یک دروغ شروع شد، به یک حق تبدیل گشت و اکنون در حال ایجاد یک فاجعه است.
وظیفه دولتها کنترل پول یا قیمت نیست. این بازار است که باید بتواند پول و قیمتها را کنترل کند. دولتها فقط باید از جان و مال مردم محافظت کنند و به حل اختلاف بپردازند.
با این وجود، آنها کمترین اهمیتی به مسئولیتهای واقعی خود نمیدهند و به جای حضور در مکانی که برای آن در نظر گرفته شدهاند، مدام سرشان در بازار و پول است. آنها بانک مرکزی را برای سروسامان دادن قانونی به فعالیتهای غیرقانونی خود تاسیس کردهاند و هر بار که چرخشان نچرخد دستشان را در جیب مردم میکنند و هزینههایشان را میپردازند.
این ماجرا یکی از بزرگترین دلیلهایی است که دولتها را علیه استاندارد بیت کوین میشوراند. وقتی پولی وجود داشته باشد که خارج از اختیارات دولتها بین مردم مبادله شود، دولتهای فعلی، کارکرد خود را از دست میدهند؛ درست مثل کودکی که بدون وجود اسباببازیهایش دیگر قدرتی برای سرگرم کردن خودش ندارد و البته به اشتباه فکر میکند که دیگران هم از این ماجرا عذاب خواهند کشید.
اما خدا میداند که اطرافیان این کودک لوس، چقدر از این ماجرا خوشحال و خوشبخت خواهند شد. این کودک ناز پرورده خیال میکند که اطرافیان او بدون وجود اسباببازیهای وی، از کار بیکار میشوند و امیدشان را برای کار و زندگی از دست میدهند.
این در حالی است که بدون مزاحمتهای بیاساس این کودک، بزرگترها خیلی خوب میتوانند از عهده زندگی و کسب و کارشان بر بیایند.
دخالت دولت در پول، چه پیامدهایی دارد؟
بیایید آنها را با هم بشماریم:
ارزش پول را کاهش میدهد
زدن دستگاه چاپ پول به برق و تولید اسکناسهایی که نوعی بدهی به شمار میروند، ارزش پولی که مردم در دست دارند را بسیار کاهش میدهد. به دنبال این ماجرا دیگر کسی دوست ندارد که پولش را پسانداز کند. چون میداند که هر روز نگهداری پولش در بانک باعث کاهش ارزش و قدرت خرید آن میشود. با این حساب، مردم از فرهنگ پسانداز کردن فاصله میگیرند و به وامها وابسته میشوند.
سرمایه گذارها را فراری میدهد
وقتی پول، ارزش واقعی خود را از دست بدهد و مردم پس اندازهایشان را از بانکها بیرون بکشند، دیگر فرصتی برای دادن وامهای تولیدی به کارآفرینها باقی نمیماند. به دنبال این ماجرا، تولید کردن، جذابیتهای خودش را از دست میدهد و واردات محصولاتی که در داخل کشور به وفور وجود دارند آغاز میگردد. این ماجرا هم باعث آسیبهای جبران ناپذیر به کسانی میشود که هنوز با هر چه در چَنته دارند چرخ تولید را میچرخانند.
دولتها را به فکر ماجراجویی میاندازد
وقتی به دست آوردن پول برای دولتها ساده باشد، آنها بدشان نمیآید که در یک فرصت مناسب، دق و دلیهای چندین سالهشان با دیگر کشورها را تلافی کنند. به همین دلیل، گاهی یک بهانه کوچک را نشانه میروند و با پولهایی که چاپ میکنند وارد جنگ میشوند! ناگفته نماند که از این بازار داغ و شلوغیهای نابهسامان، ماهیهای دانه درشتی هم میگیرند و به خرید و فروش سلاح یا چیزهایی که در جنگ به درد میخورند مشغول میشوند. اگر دولتها نتوانند به راحتی با پول بازی کنند، مردم جهان روی صلح و آرامش را بیشتر خواهند دید.
چرا بیت کوین، پول موفق تری است؟
پولهای کنونی، تنها شبحی از پول واقعی هستند. آنها تمام ویژگیهای مفید و ارزنده خود مانند «کمیابی»، «سختی»، «عرضه محدود» و «رشد ارزش» را از دست دادهاند. اسکناسهای فعلی، به راحتی چاپ میشوند، پشتوانهای برای آنها وجود ندارد، نقل و انتقال آنها با دردسرهای فراوانی همراه است و همیشه باید حضور یک فرد سوم را در میان معامله یا نقل و انتقال پول، تحمل کرد. استاندارد بیت کوین، شباهتهای بسیار زیادی به تصور بشر از پول واقعی دارد. اما چطور؟ اجازه بدهید برایتان بگویم:
بیت کوین، محدود است
تعداد بیت کوینهای پیشبینی شده که قابلیت استخراج دارند از قبل مشخص شده است. این ماجرا موضوع کمیابی این رمز ارز و ارزشمندی آن در طول زمان را تضمین میکند.
استاندارد بیت کوین، واسطهها را کنار میزند
تمام تراکنشهای بیت کوین در دفتر بلاک چین ثبت میشوند و نقل و انتقال پول، زمانی تایید میشود که تمام اعضای شبکه، آن را تایید کنند. به این ترتیب، نیاز به حضور فرد واسطه که اطلاعات کاملی از هر دو طرف داشته باشد، از میان برداشته میشود.
شکل جدیدی از اعتماد را پایه گذاری کرده است
به هنگام خرید و فروش بیت کوین، هیچ نیازی به اعتماد کردن ندارید. شما میتوانید با خیال راحت از مزیت راستیآزمایی دفتر کل بیت کوین استفاده کنید و تراکنشهای خود را در بستری امن و زیر نظر افرادی که با کامپیوترهای پیشرفته خود درستی معاملات و تراکنشها را رصد میکنند انجام دهید.
استاندارد بیت کوین از ارزشمندی محافظت میکند
عمر انسانها محدود است. به همین دلیل، همیشه به دنبال راهی میگردند تا از ارزشهایی که در تمام دوران زندگیشان به دست آوردهاند محافظت کنند. با وجود آنکه اقتصاددانها همیشه از کمیاب بودن منابع – مثل نفت، گاز، آب و … – سخن میگویند، اما در طول تاریخ، بشر هرگز با تمام شدن منابع روبهرو نشده است.
در حقیقت، چیزی که همیشه پایان آن را حس میکند، زمان محدود زندگی کردن روی زمین است. با این حساب، بشر به چیزی نیاز دارد که در طول زمان محدود عمرش، ارزشش را از دست ندهد و در عوض، به علت کمیابی و عدم امکان عرضه فراوان بر ارزشمندی آن افزوده شود.
تمام منابعی که محدود و کمیاب خوانده میشوند، عکس این ماجرا را ثابت کردهاند. قیمت نفت و گاز در طول چند صد سالی که بی وقفه در حال استخراج هستند، نه تنها افزایش نیافته بلکه روز به روز کاهش هم مییابد. این نشان میدهد که این منابع اصلا کمیاب نیستند و نمیتوانند در طول زمان محدود زندگی انسان، ارزشمندی را حفظ کنند. اما استاندارد بیت کوین به دلیل کمیابی واقعی میتواند از ارزشی که انسانها در طول زندگی خود تولید کردهاند محافظت کند.
بیت کوین، رمز ارزی که آینده را صدا می زند
بیت کوین و استانداری که به دنیا معرفی کرد، پایههای پولهای کاغذی و سکههای فلزی را لرزاند. این رمز ارزی با مقاومت بیمانندی که در برابر تغییر، حمله، نابودی و کلاهبرداری از خودش نشان میدهد، معادلههای بازی قدرتمندان را بر هم میزند و راه را برای آزادی اقتصادی مردم معمولی جهان باز میکند.
اگر سیستمهای پولی جهان، بانکها، موسسههای مالی و دولتها به جای مقاومت کردن در برابر استاندارد بیت کوین با نوای آن همصدا شوند، نه تنها از نابودی خود در آینده نزدیک جلوگیری میکنند بلکه همگام با موج تغییرات و تکنولوژی، پیش خواهند رفت.
نظر شما چیست؟
فکر میکنید تا زمان همهگیر شدن ارزهای دیجیتالی و جانشین شدن آنها با پولهای معمولی چند سال فاصله داشته باشیم؟
توجه: برای انجام معامله در بایننس حتما با آی پی خارج از ایران (کشورهایی مثل ترکیه، فنلاند، سنگاپور و روسیه) وارد شوید!
به این مقاله امتیاز دهید تا با کمک شما کیفیت آن را بسنجیم